بهمن 89 - پاسداری از سنگرهای ایدئولوژیک
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شما تا 25 ثانیه ی دیگر منتقل می شوید

با عرض خسته نباشید به دوستان عزیز ،
از امروز دیگه روی سیستم ایجاد و مدیریت سایت وی سی پنل مطلب مینویسم ،
الان هم در حال انتقال مطالب وبلاگم با کمک سیستم انتقال مطالب وی سی پنل به سایت جدیدم هستم .
شما تا چند لحظه ی دیگه به طور خودکار به سایت جدید وارد می شوید ...
اینم آدرس سایت : http://testuser.vcp.ir


بهمن 89

عنوان :اینهایی که با حکومت فقیه مخالفند... چون نمی‌شناسند اسلام را!
متن :سلام امروز روز جمعه متعلق به امام زمان (علیه السلام) می باشد همگی از خدا می خواهیم که هرچه زودتر یار غائب از نظر را به ما برساند.واما بحث ما در مورد ولایت فقیه بود وامادر همین ارتباط سخنان صریح وعجیب حضرت امام خمینی (ره) در مورد «حکومت فقیه»را می آورم، که پاسخی آشکار به آنهائی که باحکومت فقیه مخالفند:
ایشان در این باره می فرمایند:
«اینهایی که با حکومت فقیه مخالفند... چون نمی‌شناسند اسلام را، احکام اسلام را هم نمی‌دانند، خیال می‌کنند که چنانچه حکومت فقیه باشد، حکومت دیکتاتوری است و اگر فقیه در کار نباشد، دیگر هر که می‌خواهد باشد. اگر شمر هم باشد این آقایان اشکالی به آن ندارند. اینکه در قانون اساسی هست، این بعض شئون ولایت فقیه هست نه همه شئون ولایت فقیه. آن اوصافی که در ولی است، در فقیه است که به آن اوصاف خدا او را ولیّ امر قرار داده است و اسلام او را ولیّ امر قرار داده است.»[1]
«این توهم که اختیارات حکومتی رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) بیشتر از حضرت امیر (علیه السلام) بود، یا اختیارات حکومتی حضرت امیر (علیه السلام) بیش از فقیه است، باطل و غلط است. همان اختیارات و ولایتی که حضرت رسول و دیگر ائمه، صلوات اللَّه علیهم، در تدارک و بسیج سپاه، تعیین ولات و استانداران، گرفتن مالیات و صرف آن در مصالح مسلمانان داشتند، خداوند همان اختیارات را برای حکومت فعلی قرار داده است.»
[2]
«قانونگذاری به تنهایی سعادت بشر را تأمین نمی‌کند. پس از تشریع قانون بایستی قوه مجریه‌ای به وجود آید. اسلام همان طور که قانونگذاری کرده، قوه مجریه هم قرار داده است. «ولیّ امر» متصدی قوه مجریه هم هست.»[3]
«قضیه ولایت فقیه یک چیزی نیست که مجلس خبرگان ایجاد کرده باشد. ولایت فقیه یک چیزی است که خدای تبارک و تعالی درست کرده است. همان ولایت رسول اللَّه(صلی الله علیه وآله)  هست. و اینها از ولایت رسول اللَّه(صلی الله علیه وآله)  هم می‌ترسند! شما بدانید که اگر امام زمان(علیه السلام) حالا بیاید، باز این قلمها مخالف‌اند با او. و آنها هم بدانند که قلمهای آنها نمی‌تواند مسیر ملت ما را منحرف کند. آنها باید بفهمند اینکه ملت ما بیدار شده است، و مسائلی که شما طرح می‌کنید ملت می‌فهمد، متوجه می‌شود، دست و پا نزنید! خودتان را به ملت ملحق کنید. بیایید در آغوش ملت...
و شما مضرتر هستید از رضا شاه و محمد رضا برای اسلام، برای اینکه آنها معلوم بود مخالف هستند و مردم می‌شناختند آنها را، مخالفت می‌کردند با آنها، مقاومت می‌کردند؛ شما در پوشش اسلام، در پوشش طرفداری از خلق مسلمان، بر خلاف اسلام دارید عمل می‌کنید.»[4]
-------------------------------------------
[1] صحیفه امام، ج‌11، ص: 464

[2] ولایت فقیه، متن، ص: 51

[3] کتاب ولایت فقیه، متن، ص: 26- 25

[4] صحیفه امام، ج‌10، ص: 309




عنوان :گفتگو با خدا
متن :


گفتم: چقدر احساس تنهایی میکنم


گفتی: فَإِنِّی قَرِیبٌ


من نزدیکم (بقره/186)


گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش میشد به تو نزدیک شوم


گفتی: وَاذْکُر رَّبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَخِیفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ
الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ


و در دل خویش پروردگارت را بامدادان و شامگاهان با تضرع و ترس بی صدای بلند یاد کن
و از غافلان مباش (اعراف/205)


گفتم: این هم توفیق میخواهد!


گفتی: أَلَا تُحِبُّونَ أَن یغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ


مگر دوست ندارید که خدا بر شما ببخشاید؟! (نور/22)


گفتم: معلوم است که دوست دارم مرا ببخشی


گفتی: وَاسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیهِ


و از پروردگار خود آمرزش بخواهید سپس به درگاه او توبه کنید (هود/90)


گفتم: با این همه گناه ... آخر چه کار میتوانم بکنم؟


گفتی: أَلَمْ یعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ هُوَ یقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ


ایا ندانسته اند که تنها خداست که از بندگانش توبه را می پذیرد؟! (توبه/104)


گفتم: دیگر روی توبه را ندارم


گفتی: اللَّهِ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ غَافِرِ الذَّنبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ


(ولی) خدا عزیز و داناست، او آمرزنده گناه و پذیرنده توبه است (غافر/2-3)


گفتم: با این همه گناه؛ برای کدام گناهم توبه کنم؟


گفتی: إِنَّ اللَّهَ یغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً


در حقیقت خدا همه گناهان را می آمرزد(زمر/53)


گفتم: یعنی باز هم بیایم؟ باز هم مرا میبخشی؟


گفتی: وَمَن یغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ


و چه کسی جز خدا گناهان را می آمرزد؟( آل عمران/135)


گفتم: نمیدانم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میآورم! مرا آتش میزند؛ ذوبم میکند؛
عاشق میشوم! ... توبه میکنم


گفتی: إِنَّ اللّهَ یحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ


خداوند توبه کاران و پاکیزگان را دوست می دارد (بقره/222)


ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک


گفتی: أَلَیسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ


ایا خدا کفایت کننده بنده اش نیست؟ (زمر/36)


گفتم: در برابر این همه مهربانیات چه کار میتوانم بکنم؟


گفتی: یا ایهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثِیراً
وَسَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَأَصِیلاً هُوَ الَّذِی یصَلِّی عَلَیکُمْ
وَمَلَائِکَتُهُ لِیخْرِجَکُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ وَکَانَ
بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیماً


ای کسانی که ایمان آورده اید خدا را یاد کنید یادی بسیار و صبح و شام او را به پاکی
بستایید اوست کسی که با فرشتگان خود بر شما درود می فرستد تا شما را از تاریکیها به
سوی روشنایی برآورد و به مؤمنان همواره مهربان است (احزاب/41-43)


با خودم گفتم: خداوند خالق هستی! با فرشته هایش به ما درود میفرستند تا آدم بشویم؟!

منبع:مجله نسیم وحی




عنوان :خداباوری در کودکان
متن :  اعتقادات و باورهای قلبی انسان نقشی مهمی در سبک زندگی او دارد. بطوری که
تحقیقات مختلف نشان می‌دهد افرادی که دارای اعتقادات و ایمان محکمی هستند،
زندگی سالم‌تری دارند. به این ترتیب در تربیت فرزندان علاوه بر اینکه به
ایجاد سایر رفتارهای مناسب و سالم در کودک توجه می‌شود، باید پرور
ش ایمان و
اعتقادات او نیز در اولویت قرار بگیرد. اگرچه کودکان قبل از رفتن به مدرسه
هنوز برای درک بسیاری از مسائل زندگی معنوی خود کوچک هستند، اما
توانایی‌ها و مهارت‌هایی دارند که می‌تواند به والدین در مسیر تربیت دینی
آنها کمکی مفید و موثر باشد.

این سالها بهترین دورانی است که می‌توان
روح خداپروری را در آنها پرورش داد و اگر روح او برای همیشه به ایمان سیراب
گردد،در حقیقت او به چیزی مسلح شده است که سالها بعد در نبرد با سختی‌ها و
مسائل زندگی به کارش خواهد بود و پشتوانه و تکیه گاه محکم و استواری برای
او خواهد آمد. انسان‌ها در شرایط سختی و ناراحتی ، در تصمیم‌گیری‌های بزرگ
و... به خدای خود رو می‌کنند. در چنین شرایطی ایمان ، تحمل مسائل را آسانتر
می‌سازد، امیدوار می‌کند و توان مقابله را به او می‌دهد.

برای کودک از خدا بگوییم
کودکان خداوند را نمی‌شناسد. اما در
واقع آنها در سنین پائین هیچکس را نمی‌شناسد.
این ما هستیم که محیط
پیرامونش و افراد مختلف را به او معرفی می‌کنیم. مثل پدر بزرگ ، ماد
ر بزرگ ،
عمه ، خاله و... به این ترتیب از همان سنین پائین نیز باید برای کودک از
خدا بگوئیم. صحبت‌هایی که با او در مورد خداوند می‌کنید کم‌کم در او تاثیر
می‌گذارد و زمینه لازم برای آموزش‌های بعدی را فراهم می‌سازد. خداوند را با 
تمام زیبائی‌ها و قدرت و عظمتش به او معرفی کنیم. خدا که حامی او است.کودکان
در این سنین به قدرت و حمایت بیش از بزرگتره
ا وابسته هستند. پدر و مادر
برای آنها مراج
ع و منبع قدرت و امنیت هستند که می‌توانند آنها را از خطرات
محافظت کنند. به این دلیل است که کودکان در زمان احساس خطر و نارا
حتی پدر
یا مادر خود را صدا می‌زنند و به آنها پناه می‌برند. به آنها نشان دهیم که
خداوند نیز یک منبع عظیم قدرت و امنیت است که حامی آنهاست و اگر به او تکیه
کنند می‌توانند احساس امنیت و راحتی کنند.

در مقابل سوالات کودک پاسخ‌های مناسب بدهید
کودکان
در مراحل رشدی خود و کم کم که با مسائل معنوی آشنا می‌شوند. سوالاتی را
مطرح می کنند که بزرگترها اغلب در پاسخ دادن به آنها مشکل پیدا می‌کنند. از
اینرو بهترین کار این است که با کودکان صادق و روراست باشیم. جواب‌های غلط
و بچه‌گانه و گول زننده به آنها ندهیم. این کار خطرناکی است و از آنجایی
که که کودکان قدرت تخیل بالایی دارند ممکن است برایشان مشکل‌ساز باشد.

وقتی
کودک می‌پرسد که وقتی می‌میرد به کجا می‌رود، صادقانه جواب دهید که هیچکس
نمی‌داند اما خیلی‌ها فکر می‌کنند که او به بهشت می‌رود تا با خدا نزدیک‌تر
باشد... به احتمال قوی پرسش بعدی کودک این خواهد بود که شما در این باره
چه فکر می‌کنید. اگر اعتقاد قوی و محکمی دارید، به او بگوئید و اگر تردید
دارید تصدیق کنید که پرسش‌هایی در این جهان وجود دارد که انسانها همه عمر
خود را برای یافتن پاسخ آنها صرف می‌کنند و این مورد هم یکی از آنهاست.

برای پرورش خداباوری کودک ، از وقایع عادی زندگی کمک بگیرید.
لازم
نیست همیشه برای پرورش خدا باوری در کودک کارهای و مراسم بسیار بزرگ انجام
دهید تا به او حضور خداوند را نشان دهید. از اتفاقاتی که در زندگی پیش
می‌آید کمک بگیرید. خداوند را در جریان اتفاقات زندگی به او نشان بدهید.
استفاده از جملاتی نظیر خواست خدا اینطور بود ، هر چه خدا بخواهد و غیره در
مسائلی که پیش می‌آید می‌تواند کمک کننده باشد. با او طوری خداحافظی کنید
که معنی جمله شما را در حسن خداحافظی مثل خدا نگهدارت و یا به خدا
می‌سپارمت را درک کند و احساس کند که شما او را تنها نمی‌گذارید، بلکه به
یک منبع قدرت و حمایت قوی‌تری می‌سپارید که پشتیبان اوست.

منبع:
سایت راسخون


عنوان :مراد از اسلام،اسلامِ غدیرخم است
متن :

سلام دوستان عزیز عید سعید وبا برکت غدیر خم را به همه شما تبریک عرض می کنم و امیدوارم همه در این روز بر معرفتمان نسبت به اهلبیت بیافزاییم ویقینا معرفت وبصیرت بهترین عیدی خواهد بود که خداوند در این روز به همه ما عنایت می کند.
قرآن در سه مورد می‌گوید: در آینده نعمت را بر شما تمام خواهم کرد. یک جا پس از تغییر قبله است که می‌فرماید: «وَ لِأُتِمَّ نِعْمَتی‏ عَلَیْکُمْ»
[1]در فتح مکه نیز می‌گوید: «وَ یُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ» [2]در پایان آیه کسب طهارت برای نماز نیز می‌گوید: «وَ لِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُم»[3] اما در آیه غدیر خم می‌فرماید: «أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی‏» نعمتم را بر شما تمام کردم. یعنی با نصب امام، نعمت الهی بر مردم کامل ‌شد.و سه مرتبه در قرآن آمده است:«لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ» [4]یعنی اسلام بر همه ادیان غالب شده و کره زمین را خواهد گرفت. اما کدام اسلام؟ این آیه می‌فرماید: اسلامی که کره زمین را فرامی‌گیرد، اسلامِ غدیرخم است، زیرا در آیه غدیر خم فرمود: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمْ الْإِسْلَامَ دِینًا» یعنی اسلامی را که در غدیر خمّ کامل کردم، به عنوان دین برای شما پسندیدم
. آن وقت راجع به آینده جهان می‌گوید: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِْ ... وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی‏ لَهُم»[5]خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‏اند، وعده داده است که حتماً آنان را در زمین جانشین [خود] قرار دهد، ... و آن دینی را که برایشان پسندیده است برای آنان مستقر کند. در غدیر خم می‌گوید: «رَضِیتُ»، و در مورد حکومت بر زمین می‌گوید: «اِرْتَضی»، ریشه هر دو یکی است. پیداست مکتبی که می‌تواند همه دنیا را زیر پرچم خودش جمع کند، مکتب اهل بیت علیهم السلام است[6].
-----------------------------------------------------

  [1]سوره بقره، آیه 150

[2]  سوره فتح، آیه 2

[3]  سوره مائده، آیه 6

[4] (توبه/33، فتح/28، صف/9)

[5] سوره نور، آیه 55

[6] غدیر درقرآن،محسن قرائتی




عنوان :رمز جاودانگی نام و قیام سید الشهداء
متن :سلام دوستان عزیز این روزها کاروان حسینی به دشت کربلا نزدیک می شوند وچند روز بعد عظیم ترین جریان تاریخ(جریان عاشورا)به وقوع خواهد پیوست وبهترین خلائق در این روز به شهادت خواهند رسید و به برکت خون حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) ویاران با وفایش اسلام جان تازه ای گرفت.واما به مناسبت این روزها سؤالی را مطرح می کنم به این عنوان کهرمز جاودانگی نام و قیام سید الشهداء چه می باشد؟
قانون " تحول و دگرگونی " "فرسودگی و کهنه شدن " از رونق افتادن و فراموش شدن بر سراسر عالم ماده ،حاکم است : کوهها دگرگون و فرسوده می شوند . شخصیت ها و حوادث روزگار ، رنگ می بایند و به فرموده قرآن مجید حتی خورشید روزی تاریک می شود إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ وَإِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ[1] زیرا طبق محاسبه نیوتن در هر ثانیه چهار تبدیل می گردماده ، شخصیت هایی هستند که گذشت زمان هرگز آن ها را ازخاطره ها نمی برد بلکه روز به های آسمانی اینگونه هستند و از جمله آنها حضرت حسین بن علی (علیه السلام) می باشد . یعنی : در عین حال که صدها سال از حادثة خونین عاشورا گذشته باز هم همه ساله در ایام عزای سالار شهیدان ، شور حسینی در دل ها ایجاد می شود ، به نام او مجالس و مراسم بر پا می گردد ، دوستدارانش در عزای او اشک می ریزند ، بر سر و سینه می زنند و برای او خرج می دهند . از کرامات سیدالشهداء اشتیاق مردم به این مجالس است. جاودانگی نام سیدالشهداء چیست ؟ سر این جاودانگی چیست ؟ قرآن کریم ، ضمن یک مثال ، رمز جاودانگی را بیان فرموده : فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ [2] قرآن مجید ، ملاک بقا را بیان فرموده : سیلاب ، کف هایی با خود حمل می کند ؛ کف هابر روی آب چون حباب هوا و بی خاصیت هستند و از بین می روند اما آنچه برای مردم نافع است ، باقی می ماند . خداوند حکیم نفرموده است " اما الماء فیمکث فی الارض " بلکه ملاک "بقا" را بیان کرده و فرموده : هر چه مفید باشد ، باقی می ماند." حق " مانند آب ، سودمند است لذا می ماند اما کف های روی آب هرگز کسی را سیراب نمی کند ، نه درختی را می رویاند و نه مایه پاکیزگی هست اما آب ، تمام این مزایا ـ و مزایای زندگی و قیام سیدالشهداء (علیه السلام) چون آب ، مایة حیات و زندگی اسلام و جامعه اسلامی شد ، در حقیقت امام حسین (علیه السلام) یکی از مصادیق شجره طیبه ای است که خداوند ، حق را به آن تشبیه نموده أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا[3] آیا ندیدی چگونه خداوند ، کلمة طیبه را ومیوه های خود را هر زمان به اذن پروردگارش می دهد . کلمه طیبه را به " کلمه توحید " ، " اوامر الهی " . " ایمان شخص مومن " و " برنامه سازنده قرآن تفسیر کرده اند اما چون به تمام مخلوقات خداوندتوان گفت آیة مذکور ، شامل تمامگردد و سیدالشهداء (علیه السلام) کلمه طیبه ای بود که نقش قرآن را ایفا نمود . وقتی یک حقیقت در کسی در حد کمال متجلی شد ، می توان اسم آن حقیقت را بر او نهاد . هیچ طوفانی نتوانست این شجره طیبه را از جا بر کند و دست هیچ تجاوز گری به شاخسار بلندش نرسید . در طول زمان ، میوه های هدایتش را در اختیار بشرمی توان مهمترین علل جاودانگی نام سیدالشهداء (علیه السلام)دانست.[4]
---------------------------------------------------
[1]سوره تکویر،آیه1و2

 [2]سوره رعد،آیه17

[3] سوره ابراهیم،آیه 24و25

[4] حاج شیخ عبدالکریم شرعی




<   <<   6   7   8   9   10   >>   >