بهمن 89 - پاسداری از سنگرهای ایدئولوژیک
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شما تا 25 ثانیه ی دیگر منتقل می شوید

با عرض خسته نباشید به دوستان عزیز ،
از امروز دیگه روی سیستم ایجاد و مدیریت سایت وی سی پنل مطلب مینویسم ،
الان هم در حال انتقال مطالب وبلاگم با کمک سیستم انتقال مطالب وی سی پنل به سایت جدیدم هستم .
شما تا چند لحظه ی دیگه به طور خودکار به سایت جدید وارد می شوید ...
اینم آدرس سایت : http://testuser.vcp.ir


بهمن 89

عنوان :در سوگ رسول رحمت
متن :



جهان از بعد تو ماتمسرا شد یارسول اللَّه

زمین و آسمانها در عزا شد یارسول اللَّه

سینه از دود آه غم شده سرتاسر عالم
به دلها حجله ماتم بپا شد یارسول اللَّه

به عرض تسلیت جبریل از این ماتم عظما
حضور حیدر و خیرالنسا شد یارسول اللَّه

ز چشم بوذر و مقداد و سلمان اشک می ‏ریزد
به هجرانت مدینه مبتلا شد یارسول اللَّه

ببین ای خواجه ‏لولاک با چشمان اشک آلود
حسین و زینبین و مجتبی شد یارسول اللَّه

زجا برخیز و بین آمد شروع غربتِ مولا
عجب حقّ ذوی القربی ادا شد یارسول اللَّه

بجای تسلیت از دختر مظلومه ات زهرا
در آتش شعله ور بیت الولا شد یارسول اللَّه

میان شعله ‏های آتش واز ضربت مسمار
زیکدیگر گل و غنچه جدا شد یارسول اللَّه

سماوی زین غم عظمی به سوز و آه می گوید
جهان از بعد تو ماتم سرا شد یارسول اللَّه





عنوان :امان از غربت غریب مدینه...
متن :




عنوان :زیارت اربعین از شعایر حسینی
متن :مرور ایام ثابت نموده که چون سیدالشهداء (علیه السلام) برای ابقاء دین قیام خونین کرد و دین به شهادت او پایدار شد و زندگی نوین گرفت، لذا با این سنت احیاء نام حسین (علیه السلام) را احیاء احکام دین دانستند و همه‏ی ائمه‏ی معصومین خودشان به نام حسین (علیه السلام)مجالس تعزیت تشکیل می‏دادند و احکام دین را زنده می‏داشتند، و بحث و فحص در اصول و فروع دین و طریقه‏ی مستقیم شریعت سید المرسلین می‏نمودند و فرمودند: هر کس نام حسین را زنده بدارد، احیاء امر ما را کرده، و هر کس مجالس مجد و عظمت و تسلیت و تعزیت و ذکر منقبت سیدالشهداء (علیه السلام)و هر یک از ما ائمه را بنماید، امر ما را زنده کرده است. و از جهت اهمیت موضوع فرموده: حسین کشته‏ی اشک‏های ریزان است، چنان چه در زیارت آنحضرت هم هست، و فرمودند: هر دو نفری که برای مذاکره در حق ما و نام ما و ذکر ما و تعلیمات ما با هم بحث کنند، سومی آنها فرشته‏ای است که برای آنها استغفار می‏کند تا روز قیامت.
زیارت اربعین از شعایر حسینی است، و منظور از تعظیم شعائر حسینی استفاده از ثواب آخرت است در مقابل عمل به احکام اسلام که حسین محرک و موجد و علت مبقیه‏ی آن می‏باشد، و این نکته لطیفه مستفاد از لفظ شعائر حسینی می‏شود که غایت مقصود ایمان برای مسلمان تعظیم شعائر حسینی است که در سایه‏ی تشکیل مجالس نام امام حسین(علیه السلام) ، اسرار معارف عالیه‏ی اهل بیت عصمت و طهارت تعلیم و بحث می‏شود و از اسلاف به اخلاف می‏رسد، و ندای مظلومیت امام حسین(علیه السلام) آمیخته به بیان حلال و حرام احکام شریعت اسلام در ریزه‏کاری‏های شعائر حسینی به گوش هوش علاقمندان می‏رسد، و محبت آنها با بغض نسبت به دشمنان آنها در دلها تقویت می‏گردد «أشداء علی الکفار رحماء بینهم» و این تعظیم و تجلیل و تبجیل در سایه‏ی زیارت اربعین است که امام از خواص مؤمن دانسته است.
منبع: کتاب زندگانی امام حسین،عمادالدین حسین اصفهانی




عنوان :«فجر آزادی »
متن :


سلام برتو ای مطلع فجر! ای سپیده سحر، ای انفجار نور، خوش آمدی. خوش آمدی که با آمدنت غل های سنگین ازگردنمان فروریخت،زنجیرها از دست و پایمان گسیخت، کمرهای خمیده مان راست شد،برلب های پژمرده مان شکوفه های تبسم نشست، در قلب های سوخته مان گلبوته های عشق و امید روئید و برگونه های زردمان گلخنده های سرخ نمودار شد.
خوش آمدی که با مقدمت، عطرآزادی به جای بوی باروت در فضای میهن اسلامی مان پیچید. قفس ها شکسته شد و نفس ها از زندان سینه هارهایی یافت. خوش آمدی که با آمدنت، سوز و سرما از شهرو دیارمان گریخت، برفهای بهمن با حرارت ایمان و اخلاص، آب حیات شد.
خوش آمدی فجرآزادی! که با آمدن تو، امام آمد، امامی که بر سربیدادگران، خروش کلیم داشت و برجان امت، دم مسیح. کلامش بوی وحی داشت و طعم شیرین آوای انبیا. دم مسیحایی اش مردگان گورستان ترس و یاس را حیاتی نوین بخشید، قیامت بپا کرد، غباری عظیم برانگیخت، غباری که چشم «چپ » و «راست » را کور کرده است.
فجرآزادی! خوش آمدی که آمدنت، شرنگ مرگ به کام شاهان ریخت،سلطه را به قبرستان سلطنت سپرد، کنگره های قصر استکبار را فروریخت. فجرآزادی! سوگند بنام زیبایت، «والفجر» ، «و الصبح اذا تنفس » ، «واللیل اذا ادبر» ، که نام پاک تو را رزمندگان پاکبازمان برکوه و دشت صحنه های نبرد، «والفجر» می نویسند، ومادران شهید پرورمان، گوهر اشک خویش را نثار مقدم تو می کنند.
سربه سجده می نهیم. ای فجر زندگی! انفجار نور! گامت بخیر، نامت بلند، فروغت فزونتر، حال که آمده ای پس بمان و بمان، جاودانه باش.
منبع:ماهنامه کوثر/شماره 35


عنوان :چگونه خدا را به بچه‏ ها بشناسانیم؟
متن : ممکن است این پرسش‏ها برای هر پدر و مادری بسیار مهم و دشوار باشند.
یک روز عصر
موقعی که «کیم فلودین‏» با «یاسمین‏»، دختر چهارساله‏اش حرف می‏زد، دخترک پرسید:
«چرا پوست‏بدن پرستارش تیره‏تر از پوست تن خودش است‏» جوابی که مادرش به او داد،
بحث را به تفاوت‏های جسمی مردم کشاند. وی که اهل نیویورک بود، اظهار داشت: «خداوند
همه ما را با هر رنگ پوستی دوست دارد.»
یاسمین
پرسید: «چشم‏های خدا چه رنگی است؟» فلودین مکثی کرد و جواب داد: «... نمی‏دانم!»
بعد یاسمین سؤال کرد: «آیا خدا همین جا نزد ماست؟» فلودین در پاسخ گفت: «بله،
حتما». یاسمین نگاهی به دور و برش انداخت و پرسید: «پس آفریدگار کجاست؟ » فلودین
جواب داد: «یاسمین، صحبت در این باره دشوار است!»
حق با اوست.
گفت‏وگو در این مورد به واقع سخت می‏باشد. مدتی بعد فلودین با زنی که مدیر مهد
کودک دخترش بود به رایزنی پرداخت و ضمن آن اظهار داشت: «من می‏خواهم دعا، آرامش
بخش دل یاسمین باشد و او خوب و بد را از هم باز شناسد. ولی چه سان می‏توانم به وی
یاری کنم تا چنین احساسی داشته باشد. در جایی که چیزهایی از این دست نه به دلایل
علمی بلکه به ایمان خود شخص بستگی دارد.»
بسیاری از
پدران و مادران، نگرانی فلودین را دارند. و لو این‏که بتوانند به راحتی با
فرزندانشان درباره مدرسه و سایر موضوعات سخن بگویند، اما امکان دارد راجع به موضوع
انتزاعی (مجردی) همچون وجود ایزد توانا، سرگردان بمانند.
به قول «رابی
هارلد کاشز»، نویسنده اثر «هنگامی که بچه‏ها راجع به پروردگار می‏پرسند»: «سخن از
خدا گفتن به منزله راه‏کاری جهت توصیف پدیده‏های جهان چون زیبایی طبیعت، چشم به
جهان گشودن کودک و مرگ دوست اهمیت دارد. توام با چنین تعاریفی، احساسی از بهت و
حیرت پدید می‏آید.» مؤلف یاد شده می‏افزاید: «ولی باید دانست که چیزی در روح
بچه‏ها هست که شگفت ‏انگیز و ابهام‏آمیز است.»

وانگهی،
گفتگو درباره آفریدگار به بچه‏ ها مدد می‏ کند که در امان بمانند.«آن و درهولد»،
کشیش بخش مارک قدیس وابسته به کلیسای دایره اسقفی در شهر بونسبورو از
ایالت‏بریلند، عقیده بر این است: «از آن‏جایی که خداوند تغییرناپذیر و جاودانی
است، می‏تواند در دنیای فانی و زودگذر، مایه اطمینان خاطر و جهت نمای اخلاقی بچه
گردد.»

بهترین طریق
رشد حیات روحانی بچه‏هایمان این است که آشکارا و به راحتی درباره خداوند گفت و گو
کنیم. بنا به گفته شمار زیادی از کارشناسان،
قاعده کلی این است که بگذارید بچه‏ها
گفتار را آغاز کنند و سپس صحبت را با پرسش‏ها، بینش‏ها و نظرهایتان پی‏گیری کنید.
مثلا بعد از این‏که دختر «کیم فلودین‏» پرسش‏هایی مطرح ساخت، وی به این فکر افتاد
که چگونه باید از خود واکنش نشان دهد. بعد سؤال دخترک به این‏جا رسید که
خواست‏بداند چرا نمی‏تواند خدا را ببیند؟

در این هنگام
«فلودین‏» به او گفت: «خدا همچون باد است‏»1 ما قادر به
دیدن آن نیستیم، لکن احساسش می‏کنیم. وقتی که همدیگر را دوست داشته باشیم، خدا در
دل ما جای می ‏گیرد.»
ما باید با
بچه‏ها مطابق سن و سال و درک و فهمی که راجع به آفریدگار دارند، سخن بگوییم. که در
آینده با یاری خدا بحث را ادامه می دهیم.

منبع: Reader|s
digest ترجمه: امیر
دیوانی 


-----------------------------------------------------

1.(توجه:برای درک کودک از وجود خداوند مجبوریم
به چنین مثالهائی متوسل شویم هر چند در واقع چنین مثالی صحیح نمی باشد)




<      1   2   3   4   5   >>   >