شما تا 25 ثانیه ی دیگر منتقل می شوید
با عرض خسته نباشید به دوستان عزیز
،
از امروز دیگه روی سیستم
ایجاد و مدیریت سایت وی سی پنل مطلب مینویسم
،
الان هم در حال انتقال مطالب وبلاگم با کمک سیستم انتقال
مطالب وی سی پنل به
سایت جدیدم هستم .
شما تا چند لحظه ی دیگه به طور خودکار به سایت
جدید وارد می شوید ...
اینم آدرس سایت :
http://testuser.vcp.ir
سلام آغاز دهه کرامت را به شما دوستان تبریک می کم.بحثی که شروع کردیم درمورد مشروعیت ولایت فقیه بود. دوستی سؤال از "پیشینه ولایت فقیه" کرده که بحث ولایت فقیه از چه زمانی مطرح شده است درجواب باید عرض کنم که برخی گمان می کنند بحث ولایت فقیه در اسلام سابقه ای نداشته و برای اولین بار امام خمینی(ره) آن را مطرح نموده است بدین معنا که ما در ابتداء شکل گیری یک نظریه قرار داریم . یا اینکه نهایتاً قدمت ولایت فقیه را به زمان مرحوم نایینی(ره) نسبت می دهند و ایشان را اولین شخصی که چنین نظریه ای را مطرح کرده می پندارند . در حالیکه موضوع ولایت فقیه ریشه قرآنی دارد و آن هم نه فقط مخصوص اسلام بلکه در دیگر ادیان آسمانی نیز مطرح بوده و نه تنها جنبه عقلایی داشته بلکه تنها راه سعادت پیروان مکاتب آسمانی بوده است .
چنانچه خداوند در آیه 44 سوره مائده می فرماید :« إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَئةَ فِیهَا هُدًی وَ نُورٌ یحَْکُمُ بهَِا النَّبِیُّونَ الَّذِینَ أَسْلَمُواْ لِلَّذِینَ هَادُواْ وَ الرَّبَّنِیُّونَ وَ الْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُواْ مِن کِتَابِ اللَّهِ وَ کَانُواْ عَلَیْهِ شهَُدَاءَ ... » " یقیناً ما تورات را فرو فرستادیم که هدایت و نوری در آن بود. آن پیامبرانی که تسلیم خدا بودند و نیز علماء ربانی و دانشمندانی که نگهبان کتاب خدا بودند بوسیله تورات برای افرادی که یهودی شدند حکومت میکردند ... "
در آیه مذکور بعد از" انبیاء "، " علماء ربّانی " و " احبار[ علماء یهود ] " جانشینان انبیاء برای حکم نمودن طبق کتاب خدا و حکومت بر مردم معرفی می شوند . طبیعتاً برای مصون ماندن یک امت از انحراف ، مهم ترین رکن وجود حاکمانی صالح و عالم به دستورات خداوند لازم است نه اینکه عده ای به اسم آزادی و دموکراسی و با توافق های پشت پرده بر مردم حاکم شوند و به مردم نوید داده شود آنچه شما انتخاب کرده اید بهترین راه است ولو اینکه فریب ظواهر و تبلیغات رسانه ای را خورده باشید .[1]
----------------------------------------------------
[1] درسهائی ازقرآن استاد قرائتی
سلام
اصولاً مرجعیت دارای معیارها و شرایط علمی و عملی متعدد میباشد که تعداد
اندکی از میان مجتهدین و علمای هر عصر به این درجه نائل آمده و در میان این
مراجع هم گاهی فقط یک نفر به عنوان مرجع کل و ریاست عامه شیعیان مطرح
میشود. مهمترین شرایط و معیارهای مرجعیت عبارتند از: فقاهت، عدالت،
تقوی، اعلمیت، شجاعت، آگاهی به اوضاع زمان و مکان، کثرت تحقیقات و
تألیفات، داشتن توان مدیریت امور مسلمین ، افتا دادن و تقلید برخی مقلدان و... .
نکته
قابل ملاحظه در این شرایط این است که مسأله مرجعیت امری نیست که یک شبه و
یا با معرفی و تبلیغات بتوان آن را به کسی اعطاء کرد، زیرا علاوه بر داشتن
شرایط علمی و عملی مطرحشده، احراز این شرایط و به تعبیری شهرت یافتن در
کسب این شرایط در میان بزرگان و مجتهدان حوزه و عموم مردم، نیز مورد توجه
است. این مطلب نیز امری نیست که به صورت آنی ایجاد شود، بلکه تدریجی بوده و
پس از سالها مجاهدت علمی و عملی بوجود میآید. و سپس مورد پذیرش سایر
مجتهدان و مجامع علمی حوزه های علمیه قرار می گیرد.و آیت الله خامنه ای نیز
یک فقیه و مجتهد عادل می باشد و این گونه نیست که فقاهت و اجتهاد را در
زمان تصدی مقام رهبری یا ریاست جمهوری بدست نیاورده بلکه قبل از انقلاب آن
را کسب نموده اند.وکسانیکه منکر این قضیه هستند به آنها می گوئیم شما به چه
کسی مجتهد می گوئید اگربه کسی مجتهد می گوئید که ازمجتهدین اجازه اجتهاد
گرفته باشد این امردر مقام معظم رهبری صدق می کند.به نمونه هائی ازنظرات
مجتهدین اشاره می کنم: حضرت آیت الله فاضل لنکرانی می فرماید ایشان ( مقام
معظم رهبری) اهل نظر و اجتهاد هستند. 20 سال پیش (قبل از انقلاب) وقتی در
مشهد، در مسجد گوهرشاد با ایشان برخورد کردم. آن موقع ایشان از مدرسین
محترم مشهد بودند. پرسیدم چه چیزی تدریس می کنید می فرمودند مکاسب از مهم
ترین و مشکل ترین کتب علمی ماست. به نظر من ایشان (مقام رهبری) یک فقیه و
یک مجتهد است به نظر من کسی که در سالهای طولانی در جهان سیاست، اساتیدی
چون امام امت داشته و خودش دارای استعداد سرشار است چنین فردی داری مقامات
بلند از درک سیاسی است[1].
آیت
الله امینی می فرماید: حضرت آیت الله خامنه ای _ دامت برکاته _ در فقاهت و
اجتهاد به مرتبه ای است که برای تصدی مقام ولایت و رهبری، صلاحیت کامل
دارد.[2]
آیت
الله مؤمن می فرماید: هنگام رای گیری در مجلس خبرگان برای رهبری حضرت آیت
الله خامنه ای اجتهاد معظم له با قیام هیأت شرعیه نزد این جانب ثابت بود؛
ولی بعدا به واسطه حضور در جلسات مباحثه فقهی، شخصا به اجتهاد ایشان پی
بردم و اکنون شهادت می دهم که معظم له، مجتهدی عادل و جامع الشرایط می باشد.[3]
آیت الله یوسف صانعی می فرماید: آیت الله خامنه ای، نه تنها مجتهد مسلم می باشد، بلکه فقیه جامع الشرایط واجب الاتباع می باشد[4].
آیت
الله جوادی آملی می فرماید: اجتهاد و عدالت حضرت آیت الله جناب آقای حاج
سید علی خامنه ای _ دامت برکاته _ مورد تایید می باشد. لازم است امت اسلامی
_ ایدیهم الله _ در تقویت رهبری معظم له در بذل نفس نفیس، در هیچ گونه
نثار و ایثار دریغ نفرمایید.[5]
در
این باره جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که مرکب از دهها مجتهد مطلق و چندین
مرجع تقلید میباشد حضرت آیتالله خامنه ای، را به مرجعیت پذیرفتند.
اعلامیه جامعه مدرسین به این معناست که حداقل شانزده نفر از مجتهدان و
خبرگان ایشان را مرجع تقلید جامعالشرایط میدانند.
هم
چنین در هنگام تصدی ولایت امر پس از رحلت امام خمینی(ره)، آیتاللهالعظمی
اراکی(ره) و آیتاللهالعظمی گلپایگانی(ره) اجتهاد ایشان را تایید کردند.
واگرشما
به شخصی مجتهد می گوئید که دارای مقام علمی وفقهی بالا باشد این امر هم
درمقام معظم رهبری صادق است وشاهد بر این، جلسات درس خارج ایشان است بنابر تأئید همگان ازسطح بالائی برخوردار است.
ودرآخرباید
عرض کنم که کسانی که می خواهند به اجتهاد مقام معظم رهبری خدشه وارد کنند این توطئه ای بیش نیست وچه بسا کسانی که قبلا به اجتهاد رهبری پافشاری می
کردند ولی الآن بنابرجریانات سیاسی و منافع سیاسی وفراجناحی منکر این قضیه می شوند وباید مواظب
باشیم در دام حرفهای چنین افرادی نیفتیم تا دنیا وآخرتمان را به خاطر منافع
سوء آنها از دست ندهیم.
[1] روزنامه رسالت، 22/3/68
[2] درر الفوائد فی اجوبه القائد، ص 19
[3] پیشین، ص 21
[4] پیشین، ص 17
[5] پیشین، ص 19
بحثی که امروز شروع می کنم در حقیقت ظاهر کردن چهره مخفی غرب(جاهلیت مدرن)از ظاهری پرزرق وبرق و به اصطلاح خودشان پیشرفته می باشد و در چند پست شواهدی خواهم آورد که مواردی که در عصر جاهلیت به وقوع پیوسته و مورد عذاب الهی قرار گرفته در چنین عصری که عصر تکنولوژی و عصر اینترنت وماهواره است درجوامع غربی که خود را مدافعین حقوق بشر می دانند به وقوع می پیوندد از جمله همجنس بازی،بی ارزش بودن زنان ودختران،آتش پرستی، شیطان پرستی،لواط،بت پرستی در انواع مختلف، بیبندوباریهای جنسی،تفاخر و...ودر ابتدا باید تعریف وتوضیحی ازجاهلیت داشته باشیم که مراد ازجاهلیت چیست؟ اصطلاح جاهلیت، بنابر نظر بیشتر مفسرین به دوره و فرهنگ عرب پیش از بعثت پیامبر، خصوصاً دوره فترت بین حضرت عیسی(علیه السلام) و حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) که در آن هیچ پیامبری فرستاده نشده است و شرک و تاریکاندیشی در آن غلبه داشته است، اطلاق میگردد.
دکتر عباس زریاب درباره وجه تسمیه جاهلیت مینویسد: "چنانکه گولدزیهر در مطالعات اسلامی [1]به تفصیل بیان داشته است، مقصود از جاهلیت، نادان نیست. گولد زیهر با استناد به شواهد، جهالت را در برابر حلم میداند. مسلم است که جاهلیت در برابر اسلام است، بنابراین، مقصود از جاهلیت در قرآن، عصری است که با تمام موازین و ارزشهای اخلاقی و دینی و فرهنگی درست در مقابل اسلام بوده است"[2]. وی از قول جواد علی مینویسد که در قرآنکریم [3]گاه هست که جاهل به معنای نادان نیست، بلکه انسان متکبر خودرأی است. زندگی عربهای شهرنشین و اعراب بادیه نشین عصر جاهلی، زندگی بدوی شبانی و دامداری قبیلهای بستهای بود و به گفته حضرت علی(علیه السلام) حتی یک نفر که سواد خواندن و نوشتن داشته باشد میان آنان پیدا نمیشد[4]و اعتقاد به سرنوشت لایتغیر و دخالت ارواح شریر و از آنجا توسل به کهانت و فال و زجر و طیره و هاتف و جن و انواع قرعهکشیهای قمارگونه میان آنان رواج داشت. شأن زن در حد اشیاء و جانوران بود و هنگام حیض او را طرد میکردند یا به انواع شبه طلاقها او را بلاتکلیف و در حالتی که نه همزیستی بود و نه طلاق نگاه میداشتند و به او ارث نمیدادند حتی خود او را به ارث میبردند و چنانکه مشهور است بعضی از آنان دختران خود را زنده به گور میکردند و اگر هم او را زنده میگذاشتند، مرگ زودرس او را سعادتی برای خود میشمردند. قرآن کریم برای زن که در عصر جاهلی از ارث محروم بوده است، سهمی از میراث به اندازه نصف مرد مقرر میدارد.[5]کسانی که از موقعیت اجتماعی رقتانگیز و غیر انسانی زن در عصر جاهلی اطلاع ندارند، با تکیه به ارزشها و عملکرد امروزه و حقوق عرفی، انتقاد میکنند که چرا سهمالارث زن به اندازه مرد نیست، غافل از آنکه در جهان باستان، حتی در حوزه ادیان، غالباً زنان ارث نمیبردهاند و حکم الهی در قرآن، یک گام بزرگ در اصلاح وضع زنان بوده است. قرآن کریم و فقه اسلامی تعدد زوجات را که حد و حصری نداشته است، محدود میسازد. بیبندوباری جنسی را نیز با تعیین تعزیرات و حدود، مهار کرده و رابطه جنسی را سامان میدهد. به نظر میرسد هر چه گوشه و زوایای جاهلیت بیشتر کاویده و شناخته شود، اهمیت و قدر اسلام بیشتر شناخته میشود.[6]
جاهلیت به یک دوره مشخص تاریخی یا یک شرایط معین اجتماعی منحصر نمیشود، بلکه در هر دوره و زمانی حتی در اوج پیشرفت تکنولوژی و تمدن بشری هرگاه چنین افکار و اندیشههایی در جامعه بشری ظهور و بروز پیدا کند، دوران جاهلیت بار دیگر آغاز شده است. در عصر کنونی ما نیز، بیشتر جوامع بشری در جاهلیت بهسر میبرند. در بیشتر جوامع بشری امروز بهندرت مظاهر پاکیزگی و پیراستگی و ویراستگی مشاهده میشود و این شاید از آن روست که از ابزارهایی که خداوند بزرگ در قالب آیات و سورههای قرآن برای پاکسازی و بهسازی جامعه بشری از انواع آلودگیها و رهایی جوامع اسلامی از عواقب خطرناک بازگشت جاهلیت اولی پیشروی بندگان نهاده است، استفاده نمیکنند.[7]
-----------------------------------------
[1] مطالعات اسلامی، ج 1
[2] سیره رسول الله، ص 83
[3] فرقان/ 63
[4] نهجالبلاغه، خطبه 33
[5] نساء/ 11
[6]برگرفته از دایرةالمعارف تشیع، ج 5، ص 281
[7] تبیان