شما تا 25 ثانیه ی دیگر منتقل می شوید
با عرض خسته نباشید به دوستان عزیز
،
از امروز دیگه روی سیستم
ایجاد و مدیریت سایت وی سی پنل مطلب مینویسم
،
الان هم در حال انتقال مطالب وبلاگم با کمک سیستم انتقال
مطالب وی سی پنل به
سایت جدیدم هستم .
شما تا چند لحظه ی دیگه به طور خودکار به سایت
جدید وارد می شوید ...
اینم آدرس سایت :
http://testuser.vcp.ir
این کتاب آسمانی، کتاب فیزیک، گیاهشناسی، زیستشناسی و یا روانشناسی نیست اما در عین حال سعادت و کمال انسانها هماهنگ با حقایق جهان هستی است و برنامهای که برای خوشبختی از طرف خداوند ترسیم شده، بی ارتباط با حقایق عالم هستی نبوده، بلکه جزئی از آن است ؛ بنابراین لازمه برنامه الهی که در قرآن آمده، آن است که انسان حقیقت عالم را بشناسد. در قرآن، این حقایق بیان میشود تا انسان به عظمت خدا و علم و قدرت بیکران الهی دست یابد. این مسئله در راستای دست یابی انسان به سعادت و کمال است، به همین جهت از آنها تعبیر به نشانههای الهی میشود که انسان با درک آنها پی به حقیقتی که در پس این آیات و نشانهها قرار دارد نائل شود.
بنابراین قرآن یک کتاب تربیت و انسان ساز است که برای تکامل فرد و جامعه در جنبههای معنوی و مادی نازل شده است. قرآن یک دائرةالمعارف بزرگ نیست که تمام جزئیات علوم ریاضی، جغرافیا، شیمی، فیزیک، گیاهشناسی و مانند آن در آن آمده باشد، هر چند در برخی مواقع به تناسب (بحثهای توحیدی و تربیتی) پرده از روی قسمتهای حساس از دانشها برداشته، ولی آن چه قرآن به خاطر آن نازل شده و هدف اصلی و نهایی قرآن را تشکیل میدهد، انسان سازی است که در این زمینه چیزی را فرو گذار نکرده است.
پس نباید ضرورتاً در جستجوی تمام قوانین و تئوریهای فیزیک و شیمی و زیستشناسی و در قرآن بود، یا درصدد تطبیق نظریهها و تئوریهای جدید با آیات بود.
در قرآن بخشی از حقایق علمی در مورد عالم طبیعت به صورت کلی و مطلق، بی آنکه صراحت در یک قانون یا نظریه علمی داشته باشد، بیان شده است؛ یعنی در بخشی که خداوند در مورد عالم طبیعت و جهان هستی سخن میگوید، نباید در جستجوی تطبیق با برخی از نظریههای علمی بود، زیرا چه بسا این قوانین و نظریهها پس از گذشت مدت زمانی، بطلان آنها اثبات شود، نتیجه آن خواهد بود آیهای را که با تئوری علمی تطبیق دادهایم باطل شود، مگر آنکه قانون مسلّم علمی باشد، مانند کروی بودن زمین و حرکت آن که برخی آیات با این قوانین تطبیق میکند.[1]
در عین حال برخی بر این نظریه هستند که قرآن مشتمل بر تمامی اصول و مبانی علومطبیعی و ریاضی و فلکی و حتی رشتههای صنعتی و اکتشافات علمی میباشد و چیزی از علوم و دانستنیها را فرو گذار نکرده است. قرآن علاوهبر یک کتاب تشریعی، کتاب علمی نیز به شمار میرود.آنها برای اثبات این عقیده، خواستهاند دلایلی از خود قرآن ارائه دهند،از جمله آیه «و نزلنا علیکالکتاب تبیانا لکل شیء»؛[2]"قرآن را بر تو فرستادیم تا بیانگر همه چیز باشد". «ما فرطنا فیالکتاب من شیء»[3]؛"در کتاب-قرآن-چیزی فرو گذار نکردیم". «و لا رطب و لا یابس الا فی کتاب مبین»[4] ؛ "هیچ خشک و تری نیست مگر آن که در کتابی آشکار[ثبت] است".
ولکن به کارگیری ابزار علمی برای فهم معانی قرآنی،کاری دشوار و ظریف است،زیرا علم حالت ثبات ندارد و با پیشرفت زمان، گسترش ودگرگونی پیدا میکند و چه بسا یک نظریه علمی-چه رسد به فرضیه-که روزگاریحالت قطعیتبه خود گرفته باشد، روز دیگر همچون سرابی نقش بر آب،محو ونابود گردد.
اگر مفاهیم قرآنی را با ابزار ناپایدار علمی تفسیر و توجیه کنیم، به معانی قرآن که حالت ثبات و واقعیتی استوار دارند،تزلزل بخشیده و آن را نا استوارمیسازیم. گره زدن فرآوردههای دانش با قرآن،کار صحیحی به نظرنمیرسد.
آری اگر دانشمندی با ابزار علمی که در اختیار دارد و قطعیت آن برایش روشناست،توانست از برخی ابهامات قرآنی پردهبردارد،کاری پسندیده است.مشروط بر آن که با کلمه «شاید» نظر خود را آغاز کند وبگوید:شاید-یا به احتمال قوی-مقصود آیه چنین باشد،تا اگر در آن نظریه علمیتحولی ایجاد گردد،به قرآن صدمهای وارد نشود و صرفا گفته شود که تفسیر او اشتباهبوده است.
اما به این نکته باید توجه داشت که هرگز نباید میان دیدگاههای استوار دین وفراوردههای ناپایدار علم،پیوند ناگسستنی ایجاد نمود.
در قرآن اشارات علمی و گذرا بسیار است. برخی از این اشارات از دیرزمان و برخی در سالیان اخیر با ابزار علم روشن شده و شاید بسیاری دیگر را گذشتزمان آشکار سازد[5]...
--------------------------------------
[1] سوره انعام، آیه 38